loading...
lιlıسایت تفریحی و سرگرمی 8 فام_lιlı8fam
آخرین ارسال های انجمن
دانیال بازدید : 143 جمعه 16 مرداد 1394 نظرات (0)

...

 

حسین حسین ـ کربلا
دلم می‌خواد تو کربلا آقا به من خونه بدی
مثلِ همه کبوترات به من آب و دونه بدی
کبوتری که این دلش عاشق و مبتلا باشه
می‌خواد طواف کعبه‌اش یه گنبدِ طلا باشه
دلم می‌خواست که این روزا زائرِ کربلات بودم
کنارِ قبرِ شش گوشه منتظرِ نگات بودم
دلم می‌خواست این اربعین از غصه بر لب می‌شدم
مثلِ اونا که اومدند همراه زینب می‌شدم
می‌اومدم تا که بگم زینب چها کشیده است
تو مجلسِ یزدیان چه دیده چه شنیده است
می‌خوام بهت بگم آقا یگانه دلبرت چی شد
شبیه مادر شما، رقیه دخترت چی شد
می‌خوام بگم تو کربلا به زخم ما نمک زدند
بعدِ شهادت آقا، بچه‌هات و کتک زدند
می‌خوام بگم تو قتلگاه من می‌دونم چها شده
چگونه با خنجر خصم، سرت آقا جدا شده

***********مداحی های مخصوص امام حسین واربعین******

حدیثِ راز
جانم به لب بیا که ندارم دگر نیاز
آهی که بر مزار برادر کنم فراز
نامحرمی اگر که نبودش میان ما
عالم پر از شراره شدی با حدیثِ راز

رباب

ربابِ دلْ غمین با حالِ خسته
کنارِ قبرِ عباسش نشسته
به لب دارد چنین سقای اصغر
ببین قدم چو فرق تو شکسته

ساکن

این خیمه نیمه مانده سوزد جانم
پرپر شده این جا علیِ عطشانم
تا لحظه‌‌ی دیدن علی اصغرِ خود
من ساکن این دشتِ بلا می‌مانم

صحرا

روزگاری آمدم در این زمین کربلا
آشنایی بین من با او نبود اما کنون
آشنا هستم به این صحرا و جمع لاله‌ها
گشت این صحرا شروع یک سفر اشک و جنون

**********مداحی های مخصوص امام حسین واربعین******

اربعین است و دل از سوگ شهیدان خون است
هر که را می‌نگرم غمزده و محزون است
زینب از شام بلا آمده یا آنکه رباب
کز غم اصغر بی‌شیر، دلش پرخون است
یا که لیلی به سر قبر پسر آمده است
کاشکش از دیده روان همچو شط جیحون است
مادر قاسم ناکام که می‌نالد زار
بهر آن طلعت زیبا و قد موزون است
در ره کوفه و در شام و سرا ظلم یزید
کس نپرسید ز سجّاد که حالت چون است
دختر شیر خدا ناطقه آل رسول
کز نهیب سخنش کفر و ستم موهون است
کرد ایراد چنان خطبه و ثابت بنمود
که یزید شقی از دین خدا بیرون است
زنده دین مانده ز تصمیم و ز ایثار حسین
حق و حرّیت و اسلام به او مدیون است
هان بیایید و ببینید که در راه خدا
صحنه رزم ز خون شهدا گلگون است
آه و افسوس که کشتند لب تشنه امام
زخم بر پیکر پاکش ز عدد افزون است
قصه کرب و بلا قصه صبر است و قیام
به فداکاری و جانبازی و دین مشحون است
تا ابد نام حسین بن علی در تاریخ
با ثبات قدم و نصرت حق، مقرون است
جاودان عزت حزب الله و انصار خدا است
خیمه باطل و احزاب دگر وارون است
هر که در حصن ولایت رود از روی خلوص
ز آتش دوزخ و آن هول و خطر، مأمون است
«لطفی» از عاقبت کار مکن قطع امید
که به الطاف حسین بن علی میمون است
**********مداحی های مخصوص امام حسین واربعین******
از من مپرس زینب من معجرت چه شد
با من بگو برادر زینب سرت چه شد

از من مپرس از چه لبت خشک و زخمی است
با من بگو که ساقی آب آورت چه شد

از من مپرس رخت تنت از چه خاکی است
با من بگو که پیرهن پیکرت چه شد

از من مپرس از چه زدی سر به محملت
با من بگو در نظر مادرت چه شد

از من مپرس در دل محمل چه دیده ام
با من بگو که راس علی اصغرت چه شد

از من مپرس از چه نمازت نشسته است
با من بگو اذان علی اکبرت چه شد

از من مپرس موی سرت از چه شد سپید
با من بگو عمامه ی پیغمبرت چه شد

از من بپرس شرح تمام سفر ولی
دیگر نپرس شام بلا دخترت چه شد

*****مداحی های مخصوص امام حسین واربعین******
امام حسین(ع)-مناجات-اربعین

کاش پایِ دلِ ما هم به نوایی برسد

اربعینی ، حرمی ، کرب و بلایی برسد

آری آقاتر از آنی تو که راهم ندهی

دارم امید که از دوست ندایی برسد

خاک پای همه زوّارِ تو روی چشمم

این غباری است که از تازه هوایی برسد

در دل این همه جمعیّت مشتاق گُمم

مگر الطاف کریمی به گدایی برسد

من هم انگار گُل گمشده دارم آقا

شاید از حنجر بُبریده صدایی برسد

این همه مرهم پا ، پیشکشِ زوّارت

به یتیم تو نشد مرهم پایی برسد

کاش از کعبه بخوانند مرا کرب و بلا

یا که از کرب و بلا ، حکم ولایی برسد

همه آماده لبیک به ارباب شویم

که هنوز از لب خشکیده ندایی برسد

یالثارات ! مهیای قیامی باشید

که زمان طلبِ خون خدایی برسد

پای شش گوشۀ تو عرش الهی است حسین

کِی شود عاشق دلخسته به جایی برسد

روزیِ ما اگر این فرصت دیدار نشد

کاش از مشهدتان اذن رضایی برسد

نیمه شبهای بقیع نیز صفایی دارد

کاش بر خاک حسن صحن و سرایی برسد

*********مداحی های مخصوص امام حسین واربعین******
یا امام حسن…

شانه تا دست تو باشد تار گیسو میشوم

دام و صیادم تو باشی بچه آهو میشوم

بس که با نام شما افطار خود وا کرده ام

عاقبت روزی از این دیوانگی رو میشوم

بارها از سفره لطف تو روزی خورده ام

پیش این آقایی ات دارم به زانو میشوم

با تکان پلک خود از خانه ات دورم مکن

لااقل خاک مزارت را که جارو میشوم

هر زمان جنگ جمل را که تداعی میکنم

غرق ذکر یا هُوَالحّق و هُوَالهو میشوم

گاه گاهی هم از این جاده گذر کن یا حسن

از کنارم بگذری چون یاس خوشبو میشوم

مرد شامی را به لبخندی مسلمان کرده ای

من هم از امشب به حق تو خدا جو میشوم

بالهایم دائماً میل هوایت میکند

شک ندارم دور ایوانت پرستو میشوم

گر مرا فرش ره زوارهایت هم کنی

گاه بال جبریل و گه پر قو میشوم

**********مداحی های مخصوص امام حسین واربعین******
یا زینب…

ذکر و ورد ما همینکه نام کوثر میشود

اکثر اوقات ، کام ما معطر میشود

حاجت ما رفع حاجت نیست از این عاشقی

روح ما در روضه ها مثل کبوتر میشود

پیش مادر، کودک جان را، مهار اشک نیست

کودک از شیرین زبانی ناز پرور میشود

میشود با یک اشاره راه ما هموارتر

فرش این روضه اگر که بال شهپر میشود

چشمه باید شد که هر چشمی شود پر بار تر

ورنه هر گل هم بدون چشمه پرپر میشود

باید اینجا بال ما، با اشک معراجی شود

چشم ما خشک است پای روضه ها تر میشود

منت این اشک را از کربلا باید کشید

چونکه هر کس معصیت کار است اطهر میشود

روضه زینب سلام الله علیها را بخوان

گفت یار من اسیر دست خنجر میشود

*********مداحی های مخصوص امام حسین واربعین******
حسین جان…

با تو بودن گاه گاهی که مقدر میشود

خیمه گاه سینه عاشق مسخر میشود

اعتقاد نوکرانت این چنین باشد حسین

اشک روضه وصل بر آن حوض کوثر میشود

مادرت زهرا هواداری کند روز جزا

زیر این بیرق کسی که بر تو نوکر میشود

بوی عطر سیب وقتی که می آید از حرم

روح من در کربلا مثل کبوتر میشود

از مرام حُر چنین فهمیده ام در عاشقی

هر که نوکر شد مطیع امر رهبر میشود

با صدای ذکر شور نام تو خس میکنم

محشر کبری در این میخانه محشر میشود

روز محشر میشود محشر با خیر النساء

چشم خشکی که به پای روضه ها تر میشود

حضرت صادق فرمود هر کس مذنب است

گریه بر جدم کند پاک و مطهر میشود

آه از دل میکشم مانند زینب از غمت

تا شنیدم بین مقتل شاه بی سر میشود

وای، از آن لحظه ای که زینب مظلومه گفت

یار من دارد به دست نیزه پرپر میشود
**********مداحی های مخصوص امام حسین واربعین******
عشقت مرا دوباره از این جاده می‌برد

سخت است راه عشق ولی ساده می‌برد

پای پیاده آمدم و شوق وصل تو

من را اگر چه از نفس افتاده، می‌برد

دل‌های عاشقان جهان کربلای توست

نام تو را هر عاشق آزاده می‌برد

فریاد غربتت دل ما را تمام عمر

با کاروان نیزه از این جاده می‌برد

این جاده دیده قافله ی اشک و آه را

بر روی نیزه ها سر خورشید و ماه را

دیده‌ست در تلاطم طوفان بی‌کسی

یک کاروان بنفشه ی بی‌سرپناه را

آن شب که ماند یاس سه‌ساله میان راه

یک لحظه برنداشته از او نگاه را

در آخرین وداع غریبانه ی حرم

دیده عبور خواهری از قتلگاه را

آن‌جا که داغ از جگرش بوسه‌ها ‌گرفت

گل‌زخم از نگاه ترش بوسه‌ها ‌گرفت

وقتی رسید او که سر از دست رفته بود

از زخم‌های شعله ورش بوسه‌ها ‌گرفت

اما گذاشت بر دل او حسرتی، نسیم

از گیسوان همسفرش بوسه‌ها ‌گرفت

از راه دور دختر هجران کشیده‌ای

هر بار از لب پدرش بوسه‌ها ‌گرفت

در باغ نیست غیر گل اشک و ارغوان

داغی نشانده بر دل آلاله‌ها، خزان

اما گذشت هر چه که بود آن چهل غروب

برگشته سوی کرب و بلا باز کاروان

با کاروان غربت از این جاده آمدیم

ما را رسانده قافله ی تو به آسمان

حالا رسیده‌ایم و سحرگاه جمعه است

«عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان»

*********مداحی های مخصوص امام حسین واربعین******
آن گونه که حاجی ست در احرام پیاده

من هم شده ام سوی تو اعزام پیاده

طوفانم و می آیم و در حلقه ی عشاق

بر خویش سوارم ولی از نام پیاده

بر عرش سوارش بکنی روز قیامت

هر کس طرفت آمده یک گام پیاده

ای خاص ترین عام،می آیند دوباره

خاصان طرفت درملاء عام پیاده

ای کاش بگویند که در راه حرم مرد

یک شاعر ایرانی ناکام،پیاده

زینب شده از ناقه پیاده که بیایند

بر تسلیتش لشکر خدام پیاده

زینب شده از ناقه پیاده که به هر حال

باران شود از ابر سرانجام پیاده

امروز ز ناقه اگر افتاد به سرعت

یک روز ز ناقه شده آرام پیاده

زانوی قدح بوده و بازوی پیاله

هر جا که شرابی شده از جام پیاده

از کرب و بلا رفته پیاده طرف شام

تا کرب و بلا آمده از شام پیاده

شامی که در آن از پس ِهفده سرِ بر “نی”

خورشید شده بر سر هر بام پیاده

ناموس خدا،زینب کبری،به زمین خورد

تا بین خلایق شود اسلام پیاده

**********مداحی های مخصوص امام حسین واربعین******

به مناسبت شهادت امام حسن (ع)

همینکه برق نگاهش به ما رسد کافیست
صدای ما به صدای خدا رسد کافیست
جهنمی شدنم حتمی ، است اما باز
عنایتی به من بی نوا رسد کافیست
گدا فقط به امید کریم ها زنده است
حسن به داد دل این گدا رسد کافیست
دو چشم این دل کورم ز لطف خاک بقیع
به تربت حرم کربلا رسد کافیست

منم که بر سر کویت اسیر می مانم
طناب گردن من را بگیر…. می مانم

تمام حرف دل من شکایتی شده است
بقیع رفتن ما هم حکایتی شده است
چه میشود که بگویی : “مدینه ای شده ای”
دمی به دیده ببینم عنایتی شده است
شنیده ام که به دستان جعده در خانه
درون جسم شریفت جنایتی شده است
به شهر قم ز کتاب چهارده معصوم
از آن محدث مومن روایتی شده است

که تشنه بودی و زهرت خوراند جای آب
چه ماجرای عجیبی است ماجرای آب

قلم بزن حسن من مرا گدا بنویس
برای قلب گنه کرده ام دعا بنویس
اگر نشد بپرم سمت قبر پاک بقیع
مرا کبوتر صحنین کربلا بنویس
ای آشنای غریبه ، غریب در خانه
ز ظلم آن زن بی دین و بی حیا بنویس
به سوز زهر هلاهل قلم به من دادی
به دست من تو خودت را هجا هجا بنویس

درون تشت دل زینب است یا جگرت ؟
خدا کند نرود سمت فاطمه خبرت?

درون خانه به یاد مدینه افتادی
به یاد سینه ی زخمی به سینه افتادی
به روی خاک چرا غلط می زنی آقا
به گل نشسته و مثل سفینه افتادی
تمام جسم تو سبز است و چشمها خونی
شبیه حضرت زهرا ز کینه افتادی
همینکه تیر به تابوت تو اصابت کرد
به یاد ضجه و درد سکینه افتادی

تمام کرببلا را به دیده ات دیدی
چه شد که زیر گلوی حسین ،بوسیدی

**********مداحی های مخصوص امام حسین واربعین******

لبیک یا حسین…

درتمام عمربا چشمان ترگفتم حسین

درغمت با گریۀ شام سحر گفتم حسین

دامنی لبریز گل دردامن خود یافتم

تاکه بایاد غمت با چشم ترگفتم حسین

باز شد بر روی من درهای الطاف خدا

چون که با آه غمی صاحب اثر گفتم حسین

لحظه ای غافل نبودم من زیاد ونام تو

دروطن بودم اگر یا درسفر گفتم حسین

من دل گم گشته ام را یافتم درکربلا

هرزمان با ناله وسوز جگر گفتم حسین

همره زوارّ کوی تو به گوشم هرزمان

آمد از کرببلای تو خبرگفتم حسین

هیچ نامی لذتش بالاتر از نام تونیست

چون «وفائی» درهمه عمرم اگرگفتم حسین

**********مداحی های مخصوص امام حسین واربعین******

بابا حسین…

لب های او جز ناله آوایی ندارد

دیگر برایش خنده معنایی ندارد

اکنون که اینجا آمدی باید بگوید

جز این خرابه دخترت جایی ندارد

باید بگوید از غم تنهایی خود

چون هم نشینی غیر تنهایی ندارد

یادش بخیر آن بوسه های گرم بابا

حالا لبش سرد است و گرمایی ندارد

در کوچه های شام او با گریه می گفت

یک کاروان نیزه تماشایی ندارد!

هر چه مصیبت بود از آنجا شروع شد

وقتی که فهمیدند بابایی ندارد…


 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 1588
  • کل نظرات : 265
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 1350
  • آی پی امروز : 29
  • آی پی دیروز : 96
  • بازدید امروز : 351
  • باردید دیروز : 355
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 2
  • بازدید هفته : 351
  • بازدید ماه : 4,048
  • بازدید سال : 25,885
  • بازدید کلی : 3,160,745
  • کدهای اختصاصی
  • کد نمایش افراد آنلاین
  • پشتیبانی

    نت فيکس نت فيکس نت فيکس نت فيکس