زمان جاری : یکشنبه 10 تیر 1403 - 9:46 قبل از ظهر
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم

alma
آفلاین



ارسال‌ها : 77
عضویت: 17 /1 /1393
تشکرها : 43
تشکر شده : 33
پاسخ : 1 RE خاطرات خنده دار
با خواهرم از خرید بر می گشتیم دیدم میگه: کی اسم آریشگاه مردونه رو میذاره رایکا این مغازه سر کوچه ما گذاشته.
یه لبخند تلخ زدم(خب چیه جو گرفته بودتم) گفتم: خواهر من چه انتظاری داری تو این آرایشگاه بند می ندازن ابرو بر میدارن اپیلاسیون می کنن انتظار داشتی اسمش بذاره کوروش کبیر یا آرش؟
فکر نکنم تو عمرش انقدر قانع شده باشه


امضا کاربر
وقتی میبینی میام دنبالت التماست میکنم برگردی
فکرنکن همیشه اینطوریم یه زمانی میرسه واسه همیشه ازتمام وجودم
مثل یک تیکه اشغال میندازمت بیرون
سه شنبه 09 اردیبهشت 1393 - 13:57
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از alma به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: 1377 /

برای نمایش پاسخ جدید نیازی به رفرش صفحه نیست روی تازه سازی پاسخ ها کلیک کنید !
پرش به انجمن :